ببر مازندران

ببر مازندران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ببر مازندران (ببر هیرکانی)
ببر ایرانی
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طناب‌داران
زیرشاخه: پستان‌داران
رده: گوشت‌خواران
راسته: گربه‌سانان
زیرراسته: پلنگ‌شکلان
تیره: گربه‌سانان
زیرخانواده: Pantherinae
سرده: پلنگیان
گونه: Panthera tigris
زیرگونه: P. tigris virgata
نام سه‌جمله‌ای
Panthera tigris virgata
Illiger, 1815
محدوده پراکندگی

ببر مازندران (Panthra tigris virgata) یا ببر هیرکانی، که در برخی نقاط به آن ببر کاسپین می گویند[۱]، (به مازندرانی: سِرخِ شیر یا مازرون ِببر) یکی از زیرگونه‌های ببر بوده است که در ناحیه گسترده‌ای از غرب چین تا سواحل دریای سیاه می‌زیسته‌است. جنگل‌های هیرکانی، قفقاز، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و غرب چین مسکن این گونه از ببر بوده‌است که حدود نیم قرن پیش منقرض شده‌است.[۲]

در نمایش‌های معروف روم باستان، از ببر هیرکانی برای جنگ با پهلوانان استفاده می‌شد. تا حدود قرن هفدهم، آشنایی بیشتر دنیای غرب با همین ببر هیرکانی بوده‌است و چندان اطلاعاتی درباره‌ی ببرهای هندوستان نداشته‌اند و شاید به همین علت است که شکسپیر در داستان مکبث از ببر مازندران سخن می‌گوید.

ببر هیرکانی در دوران حیات خود در کنار ببر سیبری و ببر بنگال بزرگترین گربه‌سانان دنیا بودند. ببر سیبری(آمور) نزدیکترین نوع ببر به ببر مازندران است. گروهی از محققان در مطاله‌ای که در سال ۲۰۰۹ انتشار یافت با مشاهده تفاوت ژنتیکی اندک میان این دو نوع ببر پیشنهاد داده‌اند که این دو را بایستی یک زیرگونه محسوب کرد. بر اساس این مطالعه جد ِ مشترک این دو نوع ببر در زمانی کمتر از ده هزار سال پیش از شرق چین از طریق مسیر گانسو-جاده ابریشم وارد آسیای میانه شده و سپس گروهی که به ببر سیبری تبدیل شدند، به سوی شرق دور روسیه حرکت کرده‌اند. در حالی که در گذشته آن‌ها در سرزمینی که از آناتولی تا شرق سیبری ادامه یافت زندگی می‌کردند و محل زندگی آن‌ها متصل به یکدیگر بود اما فعالیت‌های انسانی به مرور باعث جدایی محل زندگی ببرهای هیرکانی و سیبری از یکدیگر شده است.[۳]

مشخصات

رنگ پشت زرد متمایل به نارنجی و زیر بدن سفید است. نوارهای قهوه‌ای باریکی در تمام سطح بدن دیده می‌شود. پشت گوش‌ها سیاه است و لکه سفیدی در وسط آن وجود دارد. ببر خزر شباهت زیادی به ببر بنگال داشت ولی نوارها به پهنی آن نیست و رنگ پهلوها نیز قهوه‌ای تر است. موهای بدن در فصل زمستان رشد زیادی دارد و موهای صورت مانند ببر سوماترا بلند است.قادر است 10 متر به صورت افقی بپرد. برخلاف اغلب گربه سانان به آب تنی علاقه زیادی دارد. گاهی اوقات ساعات گرم روز را در آب می‌گذراند. او قادر است ده‌ها کیلومتر در آب شنا کند.

انقراض ببر مازندران

یکی از پوستهای یافت شده در دهه چهل شمسی که در موزه دارآباد نگهداری می‌شود

آخرین ببرهای کاسپین ایران در استان گلستان فعلی دیده شدند. بر اساس یکی از گزارش‌ها آخرین ببر مازندران در سال ۱۳۳۸ در جنگل‌های گلستان، در منطقه مینودشت، به دست تعدادی شکارچی محلی شکار شد.[نیازمند منبع] در قفقاز آخرین شکار ببر در سال ۱۹۲۲ در نزدیکی تفلیس اتفاق افتاد. در ترکمنستان آخرین ببر در سال ۱۹۵۴ دره رود سومبار در کوه‌های کپه داغ شکار شد. در قزاقستان هم آخرین شکار ببر در سال ۱۹۴۸ در سواحل دریاچه بالخاش اتفاق افتاد. در ازبکستان هم دلتای آمودریا در ساحل دریاچه آرال آخرین پناهگاه این جانور بود. به طور کلی نسل ببر کاسپین تا دهه ۱۹۷۰ در تمامی مناطق به کلی منقرض شده بود هرچند پس از آن گزارش‌های مکرری از مشاهده این جانور و حتی شکار آن در کشورهای مختلف منطقه اعلام شده اما هیچ مدرکی در این مورد به دست نیامده است.[نیازمند منبع]

از ببر کاسپین تنها یک نقاشی رنگی و چند عکس و چند پوست به جا مانده‌است. عکس‌ها و پوست‌ها نشان می‌دهند که رنگ ببر کاسپین از ببر بنگال روشن‌تر، و تااندازه‌ای نارنجی مایل به قرمز و نوارهای عرضی آن باریک‌تر و منظم‌تر و به تعداد بیشتر بوده‌است. موهای بدن ببر کاسپین بلندتر و پُرپُشت تر از ببر بنگال و کوتاه‌تر از ببر سیبری و جثه آن بزرگ‌تر از ببر بنگال و کوچک‌تر از ببر سیبری بوده‌است.

ببر کاسپین، مرال، گراز، شوکا، خرگوش ، پرندگان ، خزندگان ، گربه وحشی و هنگام گرسنگی و کمبود غذا، گاو و گاومیش اهلی شکار می‌کرده.

شکار بی رویه، خشک کردن نیزارها و مرداب ها برای کشاورزی، باغداری و خانه سازی، و از میان رفتن جنگل های جلگه ای سبب نابودی نسل ببر در ایران شده‌است.

ببر کاسپین بسیار نزدیک به ببر سیبری بوده و این دو تیره، تنها حدود ده هزار سال است که از هم جدا شده‌اند. بررسی دی‌ان‌آ بقایای یافته شده از ببر کاسپین و مقایسه آن با ببر سیبری، نشان می‌دهد این دو تیره تنها در یک نوکلئوتید تفاوت دارند و هر دو از یک زیرگونه بوده‌اند. همین امر احتمال بازگشت ببر کاسپین به چرخه طبیعت را قوت بخشیده‌است.[۴]

طرح‌های پیشنهادی احیا

مطالعات جدید که از خویشاوندی نزدیک ببرهای سیبری و هیرکانی حکایت دارند موجب شده که بحث‌هایی در مورد احیای نسل این جانور در آسیای میانه مطرح شود. مطالعه‌ای در مورد امکان احیای این جانور در دلتای آمودریا در ازبکستان که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده نشان می‌دهد که برای ایجاد یک جمعیت پایدار ببر به حدود ۱۰۰ ببر نیاز است که منطقه‌ای یکپارچه به وسعت حداقل ۵ هزار کیلومتر مربع با جمعیت غنی از شکار را می‌طلبد. اما چنین زیستگاهی در حال حاضر وجود ندارد و فراهم‌آیی آن هم دست‌کم در کوتاه مدت امکان پذیر نیست. همچنین در این تحقیق منطقه اطراف دریاچه بالخاش در قزاقستان به عنوان گزینه دیگری برای بررسی اجرای این طرح پیشنهاد شده است.[۵]

تصویر رنگی شده از یک نمونه در اسارت، باغ‌وحش برلین، ۱۸۹۹

سازمان حفاظت محیط زیست در ۳۰ فروردین ۱۳۸۹ اعلام کرد که ایران و روسیه ، یک قلاده ببر کاسپین را با یک قلاده پلنگ ایرانی مبادله می‌کنند و قرار است طرح احیای ببر کاسپین به مدت پنج سال بر عهدهٔ روس‌ها باشد.[۶]

در واکنش به این ادعا، جانورشناسان بسیاری مدعی شدند که ببر وارد شده، ببر سیبری است و نه ببر کاسپین. [۷] آنان معتقد بودند که زیستگاه مناسب ببر سیبری نه در مازندران که نه در گلستان وجود ندارد.[۸]

آنها همچنین مبادله پلنگ ایرانی و ببر سیبری را مرتبط با فعالیت‌های زیست محیطی ندانسته و تنها یک عمل تبلیغاتی و دیپلماتیکی دانستند. ایران هیچ‌وقت ببر سیبری نداشته و ببر کاسپین، بومی ایران است که منقرض شده .[۹]

این ببرها که قرار بود در زیستگاه طبیعی شان رها شوند، به دلیل آماده نبودن شرایط تحویل باغ وحش تهران در پارک ارم نگهداری شدند.

نُه ماه بعد در دهم دی ماه یکی از ببرها در باغ وحش تلف شد و دیگری به شدت بیمار است. علت بیماری تنفسی آنها خوردن گوشت خر ، ایدز ویژه جانوران و مشمشه[۱۰] (بیماری ای که به دلیل عدم رعایت بهداشت به وجود می آید) ذکر شده است و آلودگی هوا نیز در تشدید بیماری آنها موثر بوده است.[۱۱]

ببر مازندران در فرهنگ ایران

ببر در فرهنگ کشورهای هند و چین نقش بسیار پر رنگی دارد. ببر به نوبه ی خود در فرهنگ و تاریخ ما نقش داشته است. در ادبیات م همیشه از ببر به عنوان نماد شجاعت و نیرومندی یاد می‌شود.

نمونه هایی از یادکرد ببر در ادبیات فارسی:

پیمبر تویی هم تو ببر دلیر   بهر کینه گه چون سرافراز شیر (فردوسی)
به پیشم چه ببر و پلنگ و هزبر   به پیکان فروبارم آتش ز ابر (فردوسی)
بکوهم درانداز تا ببر و شیر   ببینند چنگال مرد دلیر (فردوسی)
بیشه ها یکسره پر ساخته از شیر و ز ببر   قلعه ها از درم بسته و صندوق گهر (فرخی)
اندران بیشه که یکبار گذر کرد ملک   نکند شیر مقام و ندهد ببر آواز (فرخی)
چنین داستان آمد از گفت شیر   که شاه ددان است ببر دلیر (اسدی توسی)
غو پیشرو خاست اندر زمان   که آمد به ره چار ببر دمان (اسدی توسی)
به پیش اندر آمد یکی تند ببر   جهان چون درخش و خروشان چو ابر (اسدی توسی)
قدر تو کی دل نهد بر فلک و چون بود   در وطن عنکبوت کردن ببر آشیان (خاقانی)

جستارهای وابسته

منابع

جستجو در ویکی‌گونه اطلاعات مرتبط در ویکی‌گونه: Panthera_tigris_virgata
  • از دانشنامهٔ رشد
  1. پرش به بالا The Caspian Tiger
  2. پرش به بالا 10 Most Amazing Extinct Animals - Oddee.com
  3. پرش به بالا Mitochondrial Phylogeography Illuminates the Origin of the Extinct Caspian Tiger and Its Relationship to the Amur Tiger Carlos A. Driscoll, Nobuyuki Yamaguchi, Gila Kahila Bar-Gal, Alfred L. Roca, Shujin Luo, David W. Macdonald, Stephen J. O'Brien
  4. پرش به بالا «ان‌جی‌او یوزپلنگ ایرانی». بازبینی‌شده در ۱۵ خرداد ۱۳۸۸.
  5. پرش به بالا Jungius, H., Chikin, Y., Tsaruk, O., Pereladova, O. (2009). Pre-Feasibility Study on the Possible Restoration of the Caspian Tiger in the Amu Darya Delta. WWF Russia
  6. پرش به بالا [دنیای اقتصاد]. «ببر مازندران وارد می‌شود.»(فارسی)‎. روزنامهٔ دنیای اقتصاد، ۳۰ فروردین ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۳۰ فروردین ۱۳۸۹.
  7. پرش به بالا [پول]. «احیای نسل ببر هیرکانی غیرممکن است.»(فارسی)‎. روزنامهٔ پول، ۳ اسفند ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۳ اسفند ۱۳۸۸.
  8. پرش به بالا [پول]. «احیای نسل ببر هیرکانی غیرممکن است.»(فارسی)‎. روزنامهٔ پول، ۳ اسفند ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۳ اسفند ۱۳۸۸. «به اعتقاد من کاری که صورت گرفته یک کار باغ وحشی است و اصلاً در حد وظایف سازمان محیط زیست نبوده و بهتر این بود که یک باغ وحش این ببرها را می‌خرید وآنها را به مردم نمایش می‌داد که البته با توجه به اینکه ببر یک گونه در معرض خطر جهانی است خرید و فروش آن هم ممنوع است اما می‌توان آنها را همین حالا به باغ وحش داد.»
  9. پرش به بالا [پول]. «احیای نسل ببر مازندران غیرممکن است.»(فارسی)‎. روزنامهٔ پول، ۳ اسفند ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۳ اسفند ۱۳۸۸. «مبادله پلنگ ایرانی و ببر سیبری ارتباطی با فعالیت‌های زیست‌محیطی نداشته و یك عمل تبلیغاتی و دیپلماتیكی است. ایران هیچ‌وقت ببر سیبری نداشته و ببر هیركانی بومی ایران است كه منقرض شده و امضای چنین توافقنامه‌هایی اقداماتی نمایشی است كه ریشه در تبلیغ روابط دیپلماتیك دوطرفه دارد و هیچ سودی برای محیط‌زیست منطقه ندارد.»
  10. پرش به بالا علت مرگ ببر سيبري «مشمشه» اعلام شد، ایسنا، 1389/10/15
  11. پرش به بالا بی بی سی

[ دو شنبه 30 دی 1392برچسب:ببر,ببر مازندران,پلنگ ایرانی,یوز پلنگ ایرانی,

] [ 19:38 ] [ امیرحسین اسلامی ]

[ ]

پلنگ ایرانی

پلنگ ایرانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پلنگ ایرانی
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: گوشت‌خواران
تیره: گربه‌سانان
سرده:
گونه: پلنگ
زیرگونه: P. p. saxicolor
نام سه‌جمله‌ای
Panthera pardus saxicolor
Pocock, 1927
مترادف‌ها

Panthera pardus dathei
Panthera pardus sindica Panthera pardus transcaucasica

پلنگ ایرانی (نام علمی: Panthera pardus saxicolor[۱]) بزرگترین یا یکی از بزرگترین زیرگونه‌های پلنگ است که بومی غرب آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آی‌یوسی‌ان قرار دارد.

مشخصات جسمی

این پلنگ در اکثر نقاط ایران یافت می‌شود اما اندازه‌ها و رنگ آن‌ها با هم تفاوت قابل توجهی دارند. به طور کلی طول بدن پلنگ‌های بالغ به ۱۶۰ و گاهی تا ۱۸۰ سانتی‌متر می‌رسد و طول دم آن‌ها ۱۱۰ سانتی‌متر است. وزن این پلنگ هم تا ۹۰ کیلوگرم و ارتفاع آن تا شانه تا ۷۵ سانتی‌متر می‌‌رسد.[۲]

جمعیت

شمار پلنگ‌های ایرانی بالغ در سراسر کشورهای محل زیست آن کمتر از ۸۷۱ تا ۱۲۹۰ قلاده برآورد می‌شود. تازه‌ترین برآوردهای ملی به این شرح است: ۵۵۰ تا ۸۵۰ در ایران، ۲۰۰ تا ۳۰۰ در افغانستان، ۷۸ تا ۹۰ در ترکمنستان، حداکثر ۱۰ تا ۱۳ در ارمنستان، حداکثر ۱۰ تا ۱۳ در آذربایجان، ۳ تا ۴ در قراباغ، حداکثر ۵ در گرجستان، حداکثر ۱۰ در قفقاز شمالی فدراسیون روسیه و حداکثر ۵ قلاده در ترکیه.

ایران مهمترین زیستگاه پلنگ در خاورمیانه است و جمعیت مناسب پلنگ در این کشور امکان بقای گروه‌های کوچک این حیوان در قفقاز، شرق ترکیه و احتمالاً ترکمنستان را از راه مهاجرت‌های بین‌مرزی افزایش می‌دهد. با این حال تراکم جمعیتی پلنگ در ایران بسیار پایین است و ۰٫۰۶ تا ۰٫۱ قلاده در هر ۱۰۰ کیلومترمربع برآورد می‌شود.

وضعیت حفاظتی

احمد شاه قاجار در کنار یک پلنگ ایرانی

اصلی‌ترین تهدید پیش‌روی بقای این حیوان جداشدن زیستگاه‌ها و قطع ارتباط ژنتیکی گروه‌های مختلف این حیوان است که معمولاً به تشکیل گروه‌های بسیار کوچک منجر شده‌است. به‌طوری‌که در همه قلمرو زیستی این حیوان هیچ گروه جمعیتی وجود ندارد که دربرگیرنده بیش از ۱۰۰ پلنگ بالغ باشد.

کاهش طعمه بر اثر شکار انسان‌ها، گسترش زیربنایی، مزاحمت‌های انسانی و از میان رفتن زیستگاه (شامل چیدن گیاهان و قارچ‌های خوراکی، ساخت معدن، جاده‌سازی، جنگل‌زدایی، آتش‌سوزی و چرای دام) عواملی‌ست که منجر به تکه‌تکه‌شدن زیستگاه‌های حیوان شده‌است. بحران اقتصادی پس از فروپاشی شوروی و کاهش نظارت بر مناطق حفاظت‌شده باعث شد تا با شکار بی‌رویه حیوانات سم‌دار در آسیای میانه و قفقاز و همچنین فعالیت‌های اقتصادی در نواحی محل زندگی پلنگ جمعیت انواع بز کوهی، گوسفند وحشی، مرال، شوکا که طعمه‌های اصلی پلنگ می‌باشند، به شدت کاهش پیدا کند و این امر تأثیر منفی بر جمعیت این حیوان بگذارد. گراز تنها شکار پلنگ است که جمعیت آن در سال‌های اخیر کاهش چندانی نداشته‌است.[۳]

شکار مستقیم این حیوان ممکن است به‌عنوان تروفه (شکار افتخاری)، برای فروش پوست (به ویژه در افغانستان)، تیراندازی برای حفاظت از حیوانات خانگی (به ویژه در ایران و ترکمنستان) و کشتن به محض مشاهده (بیشتر در قفقاز و شرق ترکیه) صورت گیرد. این موارد شایع نیست ولی با توجه به جمعیت کوچک این حیوان تأثیر قابل توجهی بر ادامه حیات گروه‌های کوچک این حیوان دارد. به‌ویژه در قفقاز که پلنگ‌ها در تعدادی ناچیز در مناطقی گسترده پراکنده‌اند و از بین رفتن حتی یک عدد از آن‌ها ثبات جمعیتی را برهم می‌زند، به همین دلیل حتی در مناطقی که از نظر شکار غنی هستند، همچون جنوب ارمنستان، تعداد واقعی پلنگ‌ها بسیار کمتر از چیزی است که با توجه به تعداد حیوانات شکار آن می‌توان حدس زد.

در تهران در سال ۱۹۹۸ یک انجمن غیر دولتی به نام «انجمن حفاظت از پلنگ ایرانی» ایجاد شده که کوشش‌هایی را در این زمینه انجام می‌دهد. این انجمن به کوشش علی عقیلی، عضو اتحادیه بین‌المللی حفاظت از محیط زیست شکل گرفته است.[۴]

طعمه

غذای پلنگ با توجه به منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کند متفاوت است. بخش عمده رژیم غذایی پلنگ ایرانی از شکار سم‌داران میان‌جثه همچون بز کوهی (کل و بز)، انواع گوزن به ویژه مرال، گوسفند وحشی (قوچ و میش)، انواع غزال به ویژه آهوی گواتردار ایرانی، و گراز تأمین می‌شود. در کنار آن از شکارهای کوچک‌تری نظیر موش، خرگوش و تشی و گوشتخواران کوچک‌تر مانند روباه و شغال در کنار انواع پرندگان و خزندگان طعمه او می‌گردند. در ایران شکار اصلی این جانور کل و بز است و محل زندگی پلنگ نیز تا حد زیادی با محل زندگی کل و بز همسانی دارد.

نام

این پلنگ در زبان انگلیسی Persian Leopard خوانده می‌شود.[۵]

نگارخانه

پانویس

[ دو شنبه 30 دی 1392برچسب:پلنگ,پلنگ ایرانی,

] [ 19:33 ] [ امیرحسین اسلامی ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
دانلود آهنگ جدید ایرانی - دانلود آهنگ جدید ایرانی دانلود آهنگ جدید ، دانلود آهنگ ، دانلود آهنگ های جدید - دانلود آهنگ جدید,دانلود اهنگ,دانلود آهنگ های جدید